جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
nostálgico
01
دلتنگ
مثالها
Me siento nostálgico al ver fotos de mi infancia.
من با دیدن عکسهای دوران کودکیام نوستالژیک احساس میکنم.
Ella estaba nostálgica recordando sus viajes.
او در حالی که سفرهایش را به یاد میآورد نوستالژیک بود.
02
قدیمی و خاطرهانگیز
مثالها
Escuchamos música nostálgica de los años 80.
ما به موسیقی نوستالژیک دهه 80 گوش میدهیم.
El museo muestra objetos nostálgicos de la infancia.
موزه اشیاء نوستالژیک از دوران کودکی را نمایش میدهد.



























