جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La erupción
[gender: feminine]
01
خارش, تحریک پوستی
مثالها
Tengo una erupción en el brazo.
من جوش روی بازو دارم.
Esa crema ayuda a calmar la erupción.
آن کرم به آرام کردن بثورات کمک میکند.
02
انفجار, فوران
مثالها
La erupción del volcán fue muy fuerte.
فوران آتشفشان بسیار قوی بود.
La ciudad fue evacuada por la erupción.
شهر به دلیل انفجار تخلیه شد.



























