جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El gemelo
[female form: gemela][gender: masculine]
01
دوقلو
مثالها
Mi hermano es gemelo de otra persona.
برادرم دوقلو شخص دیگری است.
Los gemelos son muy parecidos.
دوقلوها بسیار شبیه به هم هستند.
02
عضله ساق پا
مثالها
Los ejercicios de elevación de talones fortalecen el gemelo.
تمرینهای بلند کردن پاشنه، ساق پا را تقویت میکنند.
Sufrí un tirón en el gemelo durante el partido de fútbol.
من در طول مسابقه فوتبال دچار کشیدگی در ساق پا شدم.



























