جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
uno
01
یک, عدد 1
مثالها
Uno más uno es dos.
یک به علاوه یک میشود دو.
El número uno viene antes del dos.
شماره یک قبل از دو میآید.
uno
01
یکی
مثالها
Tengo dos libros, pero solo leí uno.
من دو کتاب دارم، اما فقط یکی را خواندهام.
Ella tiene tres perros, y yo solo tengo uno.
او سه سگ دارد، و من فقط یک دارم.
02
آدم, فرد
مثالها
Uno nunca sabe lo que puede pasar.
کسی هرگز نمیداند چه اتفاقی ممکن است بیفتد.
Cuando uno está cansado, todo parece difícil.
کسی خسته است، همه چیز سخت به نظر میرسد.
03
یک نفر
مثالها
Uno llamó por teléfono hace un momento.
کسی لحظهای پیش تلفن زد.
Uno entró sin permiso.
کسی بدون اجازه وارد شد.



























