جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
illogically
01
به طور غیرمنطقی, به شیوه ای فاقد استدلال روشن
in a way that lacks clear reasoning or consistent logic
مثالها
He illogically blamed the weather for his missed appointment.
او به طور غیرمنطقی آب و هوا را به خاطر قرار ملاقات از دست رفته اش مقصر دانست.
The rules were applied illogically, confusing everyone involved.
قوانین به طور غیرمنطقی اعمال شدند، که همهٔ افراد درگیر را گیج کرد.
درخت واژگانی
illogically
logically
logical
logic



























