جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Apiculture
01
زنبورداری, پرورش زنبور عسل
the maintenance of beehives and the health of bee colonies to harvest honey, beeswax, and other hive products, as well as to provide pollination services
مثالها
She enrolled in a course on apiculture before setting up her first backyard hives.
او قبل از راهاندازی اولین کندوهایش در حیاط خلوت، در دورهای درباره زنبورداری ثبت نام کرد.
Advances in apiculture have helped beekeepers reduce colony losses over winter.
پیشرفتها در زنبورداری به زنبورداران کمک کرده است تا تلفات کلونی را در طول زمستان کاهش دهند.
درخت واژگانی
apiculturist
apiculture
