جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Abrasion
01
سایش, فرسایش ناشی از اصطکاک
the wearing down of rock particles by friction due to water or wind or ice
02
سایش, فرسایش ناشی از اصطکاک
the process of wearing down or smoothing a surface through friction, typically caused by rubbing, scraping, or erosion
مثالها
The river 's swift currents caused abrasion on the rocks, shaping them into smooth pebbles.
جریانهای تند رودخانه باعث سایش روی صخرهها شد و آنها را به سنگریزههای صاف تبدیل کرد.
The hiker 's boots showed signs of abrasion from walking on rough terrain.
چکمههای کوهنورد نشانههایی از سایش ناشی از راه رفتن در زمین ناهموار را نشان میداد.
03
سایش, خراش
an abraded area where the skin is torn or worn off
درخت واژگانی
abrasion
abrase
