جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
forty
01
چهل
the number 40
مثالها
My dad works forty hours a week.
پدرم چهل ساعت در هفته کار میکند.
My grandparents have been married for over forty years.
پدربزرگ و مادربزرگ من بیش از چهل سال است که ازدواج کردهاند.



























