جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Fishmonger
01
ماهیفروش, فروشنده ماهی
a person who sells fish and seafood
مثالها
The fishmonger proudly displayed a variety of freshly caught fish on ice at the market stall.
ماهیفروش با افتخار انواع ماهیهای تازه صید شده را روی یخ در غرفه بازار به نمایش گذاشت.
Every morning, the fishmonger sourced the best seafood from local fishermen to ensure top quality for customers.
ماهیفروش هر صبح بهترین غذاهای دریایی را از ماهیگیران محلی تهیه میکرد تا کیفیت برتر را برای مشتریان تضمین کند.



























