جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
every which way
01
به هر طرف, به صورت نامرتب
in a scattered or disorderly manner
مثالها
When the box tipped over, marbles rolled every which way.
وقتی جعبه واژگون شد، تیلهها به هر طرف غلتیدند.
His hair was sticking out every which way after the nap.
موهایش بعد از چرت زدن به هر طرف بیرون زده بود.
02
به هر نحوی, بی نظم
haphazardly



























