جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
doable
01
قابل انجام, عملی
capable of being successfully accomplished
مثالها
The task is challenging, but it ’s definitely doable with the right resources.
این کار چالش برانگیز است، اما با منابع مناسب قطعاً قابل انجام است.
We need to find a more doable solution that can be implemented quickly.
ما نیاز به یافتن یک راهحل قابل انجام داریم که بتوان به سرعت اجرا کرد.
درخت واژگانی
undoable
doable
do



























