جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
depressingly
01
بهطور ناامیدکننده, بهطور مأیوسکننده
in a manner that causes feelings of sadness, hopelessness, or discouragement
مثالها
The weather forecast predicted depressingly constant rain for the next two weeks.
پیشبینی آب و هوا باران افسردهکننده مداوم را برای دو هفته آینده پیشبینی کرد.
He spoke depressingly about his job prospects after graduation.
او افسردهکننده در مورد چشماندازهای شغلی خود پس از فارغالتحصیلی صحبت کرد.
درخت واژگانی
depressingly
depressing
depress
