جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Cowardice
مثالها
His act of fleeing the battlefield was seen as an act of cowardice by his comrades.
عمل فرار او از میدان نبرد توسط همرزمانش به عنوان عملی از ترسویی دیده شد.
The villagers accused the mayor of cowardice for not standing up to the corrupt officials.
روستاییان شهردار را به ترسویی متهم کردند زیرا در برابر مقامات فاسد ایستادگی نکرد.



























