جستجو
Convolution
01
به‌هم‌پیچیدگی
the combining or merging of two intersecting entities by twisting, folding, or wrapping one upon the other
Example
Data scientists applied mathematical convolutions to merge features from multiple datasets into a single model.
دانشمندان داده از پیچش ریاضی برای ادغام ویژگی‌ها از چندین مجموعه داده در یک مدل واحد استفاده کردند.
Mechanical systems often involve a convolution of inputs and outputs that can be characterized using integral transforms.
سیستم‌های مکانیکی معمولاً شامل پیوستگی ورودی‌ها و خروجی‌ها هستند که می‌توان آن‌ها را با استفاده از تبدیل‌های انتگرالی توصیف کرد.
02
پیچیدگی, کجی مغزی
a convex fold or elevation in the surface of the brain
03
پیچ
a complex shape that is formed by the repeated twisting, coiling, folding or winding of one or more elements upon itself
Example
Seashell collectors prize those with especially elaborate convolutions forming delicate ridged whorls.
جمع آوری کنندگان صدف های دریایی، آنهایی را که دارای پیچیدگی های به ویژه پیچیده ای هستند که لبه های ظریف و مارپیچی را تشکیل می دهند، ارزشمند می دانند.
The knots utilized by sailors require expertise to tie yet elegantly hold with their interwoven convolutions.
گره‌هایی که دریانوردان از آن استفاده می‌کنند به تخصص برای بستن نیاز دارند اما به طور مجلسی با پیچیدگی‌های درهم تنیده خود نگه داشته می‌شوند.
کلمات نزدیک
