جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
a bit
مثالها
The temperature dropped a bit in the evening, so a light jacket is advisable.
دما عصر کمی کاهش یافت، بنابراین پوشیدن یک ژاکت سبک توصیه میشود.
I need to review the document a bit more before finalizing my feedback.
من باید کمی بیشتر سند را بررسی کنم قبل از اینکه بازخوردم را نهایی کنم.
02
کمی, گاه به گاه
used to say something happens sometimes, but not regularly
مثالها
I still see him a bit, but not like before.
من هنوز او را کمی میبینم، اما نه مثل قبل.
She goes out a bit, but she prefers staying home.
او کمی بیرون میرود، اما ترجیح میدهد در خانه بماند.
کلمات نزدیک



























