جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Cent
مثالها
He dropped a few cents into the musician's guitar case.
او چند سنت در جعبه گیتار نوازنده انداخت.
I have a jar at home where I collect all my spare cents.
من یک شیشه در خانه دارم که تمام سنتهای اضافهام را در آن جمع میکنم.
02
سنت
a coin worth one hundredth of the US dollar or of the euro



























