جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to cede
01
واگذار کردن, تسلیم کردن، انتقال مالکیت دادن
to hand over power, land, or a position to another, particularly due to being forced
Transitive: to cede power or position
مثالها
The king was pressured to cede his crown in exchange for his family's safety.
پادشاه تحت فشار قرار گرفت تا تاج خود را در ازای امنیت خانوادهاش واگذار کند.
They ceded the disputed region to avoid further military conflict.
آنها برای جلوگیری از درگیری نظامی بیشتر، منطقه مورد مناقشه را واگذار کردند.
02
واگذار کردن, صرفنظر کردن از، تسلیم کردن
to transfer the title, rights, or ownership of something to another person or entity
Transitive: to cede a property or right to sb
مثالها
She ceded ownership of the house to her children, passing it down through generations.
او مالکیت خانه را به فرزندانش واگذار کرد، و آن را از نسلی به نسل دیگر انتقال داد.
Last year, the government ceded authority over the disputed region to international mediators.
سال گذشته، دولت اختیار منطقه مورد مناقشه را به میانجیگران بینالمللی واگذار کرد.
درخت واژگانی
ceding
precede
recede
cede
