جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Drag freight
01
قطار بار سنگین, کاروان حمل بار کند
a slow-moving train carrying heavy goods
مثالها
The drag freight slowly traveled through the countryside, carrying coal to the factories.
قطار باربری به آرامی از حومه شهر عبور کرد، زغال سنگ را به کارخانه ها حمل می کرد.
Workers watched as the drag freight passed by, its cars filled with large containers.
کارگران تماشا میکردند که قطار باربری از کنارشان میگذرد، واگنهای آن پر از کانتینرهای بزرگ بود.



























