جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
heck
01
لعنت, نفرین
used to express mild frustration or annoyance
مثالها
Heck, I forgot to bring my umbrella and now it's raining.
لعنت، چترم را فراموش کردم بیاورم و حالا بارون میاد.
Heck, I ca n't find my phone anywhere.
لعنتی, من نمیتوانم تلفنم را هیچ جا پیدا کنم.



























