جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
whereacross
01
جایی که در سراسر, جایی که از طریق
used to clarify a location across which something occurs or is established
مثالها
She stood at the edge of the cliff whereacross she could see the vast expanse of the ocean.
او لبه پرتگاه ایستاده بود جایی که در آن سوی آن میتوانست گستره وسیع اقیانوس را ببیند.
They arrived at the river whereacross they found a sturdy bridge leading to the other side.
آنها به رودخانه رسیدند که در آن سوی آن پلی محکم پیدا کردند که به طرف دیگر منتهی میشد.
