جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
foundationally
01
اساسا, به شیوه ای اساسی
in a manner that relates to the basic and essential principles or elements of something
مثالها
The education system needs to be foundationally restructured to address the changing needs of the workforce.
سیستم آموزشی باید اساساً بازسازی شود تا به نیازهای در حال تغییر نیروی کار پاسخ دهد.
The success of any business is foundationally built on a solid understanding of customer needs and market trends.
موفقیت هر کسب و کاری اساساً بر درک محکم از نیازهای مشتری و روندهای بازار بنا شده است.
درخت واژگانی
foundationally
foundational
foundation
