جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
in lieu of
01
به جای, در عوض
in replacement of something that is typically expected or required
مثالها
She received a gift card in lieu of a traditional birthday present.
او به جای یک هدیه سنتی تولد، کارت هدیه دریافت کرد.
They decided to use email communication in lieu of face-to-face meetings.
آنها تصمیم گرفتند به جای جلسات حضوری از ارتباط ایمیلی استفاده کنند به جای.



























