جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
holy moly
01
یا خدا!
used to express one's surprise or bewilderment
مثالها
When I saw the view from the mountaintop, I thought, ' Holy moly, this is breathtaking.
وقتی منظره را از بالای کوه دیدم، فکر کردم، 'وای خدای من، این نفسگیر است.'
I got the job I always wanted, and I thought, Holy moly, dreams do come true.
من شغلی را که همیشه میخواستم گرفتم، و فکر کردم، وای خدای من، رویاها واقعاً به حقیقت میپیوندند.



























