جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to sell down
[phrase form: sell]
01
کاهش یافتن (از نظر کمیت)
to decrease in quantity or supply as a result of items being sold
مثالها
As the event continued, the inventory of products started to sell down.
همانطور که رویداد ادامه یافت، موجودی محصولات شروع به کاهش کرد.
The store 's winter collection is selling down quickly as the weather warms up.
مجموعه زمستانی فروشگاه به سرعت در حال فروش است با گرم شدن هوا.
1.1
کاهش دادن از طریق فروش, فروش بخشی برای کاهش مقدار
to decrease the quantity of something by selling a portion of it
مثالها
He decided to sell down his collection of vintage cars.
او تصمیم گرفت مجموعه ماشینهای قدیمی خود را با فروش بخشی از آن کاهش دهد.
The investors decided to sell down their shares in the company after it reported lower earnings.
سرمایهگذاران تصمیم گرفتند سهم خود را کاهش دهند پس از آنکه شرکت سود کمتری گزارش داد.
