جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Binge-watching
01
تماشای پشتسرهم سریال
the act or hobby of watching several episodes of a TV series one after another without a long break
مثالها
After a long week, I enjoy binge-watching my favorite TV series on weekends.
پس از یک هفته طولانی، از تماشای پشت سر هم سریال مورد علاقه ام در آخر هفته ها لذت می برم.
She spent the entire weekend binge-watching a new show that everyone was talking about.
او تمام آخر هفته را به تماشای پشت سر هم یک نمایش جدید که همه درباره آن صحبت میکردند گذراند.



























