جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Work shift
01
ساعت کاری
the time that a person is required to be working or present at work
مثالها
After finishing her morning work shift, she often enjoys a relaxing afternoon at the park before heading home.
پس از پایان شیفت کاری صبحگاهی خود، او اغلب از یک بعدازظهر آرامشبخش در پارک لذت میبرد قبل از اینکه به خانه برود.
The factory operates on a rotating work shift schedule, ensuring that production runs smoothly around the clock.
کارخانه با برنامهای از شیفت کاری چرخشی کار میکند، که تولید را به صورت روان در تمام طول شبانهروز تضمین میکند.



























