جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Trial balloon
01
بالون آزمایشی, بالون سوند
a balloon sent up to test air currents
1.1
سنجش نظر عام, هر چیزی که برای بررسی نظر یا واکنش مردم انجام میشود
a thing that is done or introduced in order to test the public's opinion
مثالها
The company sent out a trial balloon by leaking a rumor about a new product to test customer interest before investing in its development.
شرکت یک بالون آزمایشی با پخش شایعهای درباره یک محصول جدید برای تست علاقه مشتریان قبل از سرمایهگذاری در توسعه آن فرستاد.
The politician floated a trial balloon by mentioning a potential tax increase in a speech to see how the public would respond.
سیاستمدار با اشاره به افزایش احتمالی مالیات در یک سخنرانی یک بالن آزمایشی را به پرواز درآورد تا ببیند مردم چگونه واکنش نشان میدهند.



























