جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
theoretical
01
تئوری
relating to or based on theory or logical reasoning rather than practical experience or application
مثالها
Urban planners relied heavily on theoretical models of traffic flow without real-world validation.
برنامهریزان شهری به شدت بر مدلهای نظری جریان ترافیک بدون اعتبارسنجی در دنیای واقعی تکیه داشتند.
A theoretical model of an atom uses assumptions rather than evidence.
یک مدل نظری از یک اتم از فرضیات به جای شواهد استفاده میکند.
02
نظری, تئوری
concerned with understanding and explaining phenomena rather than directly applying them to real-world situations
مثالها
A theoretical physicist spends years formulating new theories without immediate applications.
یک فیزیکدان نظری سالها را صرف فرمولبندی نظریههای جدید بدون کاربرد فوری میکند.
Her theoretical framework sparked new avenues for research but required further investigation before implementation.
چارچوب نظری او راههای جدیدی برای تحقیق گشود اما قبل از اجرا نیاز به بررسی بیشتر داشت.
درخت واژگانی
theoretically
theoretical
theory
