جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Teddy bear
مثالها
She received a soft teddy bear as a birthday gift, which quickly became her favorite cuddle companion.
او یک خرس عروسکی نرم به عنوان هدیه تولد دریافت کرد که به سرعت به همراه مورد علاقه او برای در آغوش گرفتن تبدیل شد.
The children brought their teddy bears to the picnic, turning it into a delightful teddy bear tea party.
بچهها خرسهای عروسکی خود را به پیکنیک آوردند و آن را به یک مهمانی چای خرسهای عروسکی دلپذیر تبدیل کردند.



























