جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
symmetrically
01
بهشکل متقارن
in a way that the two sides or halves of something correspond in size or shape
مثالها
The butterfly 's wings were decorated symmetrically with vibrant patterns.
بالهای پروانه با طرحهای پر جنب و جوش متقارن تزئین شده بودند.
The furniture in the room was arranged symmetrically, creating a harmonious layout.
مبلمان در اتاق به صورت متقارن چیده شده بود، که یک چیدمان هماهنگ ایجاد میکرد.
درخت واژگانی
unsymmetrically
symmetrically
symmetrical
symmetric
symmetry
