جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
String cheese
01
پنیر رشتهای
cheese, usually mozzarella that is formed in tube shape
مثالها
I brought some string cheese for us to enjoy.
من کمی پنیر رشتهای آوردم تا از آن لذت ببریم.
We have a variety of snacks on the table, including some string cheese sticks.
ما تنوعی از تنقلات روی میز داریم، از جمله برخی چوبهای پنیر رشتهای.



























