جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Square meal
01
غذای درست حسابی
a meal that is complete and satisfying
مثالها
After a long day of hiking, I was famished and enjoyed a square meal of grilled chicken, rice, and vegetables.
پس از یک روز طولانی پیادهروی، گرسنه بودم و از یک غذای کامل مرغ کبابی، برنج و سبزیجات لذت بردم.
The restaurant 's Sunday brunch offers a square meal with a variety of breakfast and lunch options.
برانچ یکشنبه رستوران یک وعده غذایی کامل با انواع گزینههای صبحانه و ناهار ارائه میدهد.



























