جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Roach
02
روچ, ماهی آب شیرین اروپایی
European freshwater food fish having a greenish back
03
ته سیگار ماریجوانا, بقایای سیگار حشیش
the butt of a marijuana cigarette, usually too small to smoke comfortably
مثالها
He saved the roach to finish later with a pipe.
او تهسیگار را برای تمام کردن بعداً با یک پیپ ذخیره کرد.
There were a bunch of roaches in the ashtray after the party.
بعد از مهمانی یک دسته ته سیگار در زیرسیگاری بود.
04
روفی, داروی تجاوز
street names for flunitrazepan
05
یک دسته موی شانه شده به عقب از پیشانی, یک حلقه موی برس کشیده به عقب از پیشانی
a roll of hair brushed back from the forehead
to roach
01
قطع یال (اسب), تراشیدن یال (اسب)
cut the mane off (a horse)
02
شانه زدن مو به صورت تاج خروس, شانه کردن مو به سمت بالا
comb (hair) into a roach



























