جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
right away
01
فورا, بیدرنگ
quickly and without hesitation
مثالها
He fixed the issue right away to prevent further complications.
او مشکل را فوراً حل کرد تا از عوارض بیشتر جلوگیری کند.
When the alarm went off, the emergency team arrived right away.
وقتی زنگ خطر به صدا درآمد، تیم اضطراری بلافاصله رسید.



























