جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
regionally
01
منطقه ای, محلی
in a way that relates to a specific area
مثالها
The cuisine is known for its unique flavors and is enjoyed regionally.
این آشپزی به خاطر طعم های منحصر به فردش شناخته شده است و به صورت منطقه ای لذت برده می شود.
The company focuses its marketing efforts regionally to target local consumers.
شرکت تلاشهای بازاریابی خود را به صورت منطقهای متمرکز میکند تا مصرفکنندگان محلی را هدف قرار دهد.
درخت واژگانی
regionally
regional
region



























