جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
platonic
01
افلاطونی, مربوط به افلاطون
of or relating to or characteristic of Plato or his philosophy
02
عشق افلاطونی
(of a relationship) characterized by emotional closeness without romantic or sexual elements
مثالها
They shared a platonic friendship built on mutual respect and understanding.
آنها یک دوستی افلاطونی را بر پایه احترام و درک متقابل به اشتراک گذاشتند.
Despite their close bond, their relationship remained strictly platonic.
علیرغم پیوند نزدیکشان، رابطهشان کاملاً افلاطونی باقی ماند.
درخت واژگانی
platonic
platon
