جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Pecan
مثالها
He gathered a handful of pecans from the ground.
او یک مشت گردو پیکان از زمین جمع کرد.
He sprinkled roasted pecans over the salad for added flavor.
او پکان های بو داده را روی سالاد پاشید تا طعم بهتری داشته باشد.
02
پکان, درخت پکان
tree of southern United States and Mexico cultivated for its nuts
03
چوب درخت پکان, چوب درخت گردوی پکان
wood of a pecan tree



























