جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Paparazzi
01
عکاس سمج و مزاحم
freelance photographers who aggressively pursue and take pictures of celebrities, often in invasive or intrusive ways
مثالها
The paparazzi gathered outside the celebrity's home, hoping to catch a glimpse of the famous actor.
پاپاراتزیها در خارج از خانه سلبریتی جمع شدند، به امید دیدن بازیگر مشهور.
The paparazzi followed the couple everywhere they went, trying to capture candid shots for tabloid magazines.
پاپاراتزیها زوج را در هر جایی که میرفتند دنبال میکردند و سعی میکردند عکسهای طبیعی برای مجلات زرد بگیرند.
