جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
negligent
01
غافل, سهلانگار
failing to act with the appropriate level of care or attention, often resulting in harm or damage to others
مثالها
The company was sued for negligent maintenance of its equipment, leading to a workplace accident.
شرکت به دلیل سهلانگاری در نگهداری از تجهیزاتش مورد شکایت قرار گرفت که منجر به یک حادثه در محل کار شد.
The driver was charged with negligent driving after causing a collision due to distracted behavior.
راننده به دلیل رانندگی بیاحتیاطی پس از برخورد ناشی از رفتار پرتحواس متهم شد.
درخت واژگانی
negligently
negligent
neglig
