جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Micrometer
01
ریزسنج
a precise handheld measuring tool typically used to measure very small distances between 0 and 25 mm
مثالها
The scientists used a micrometer to measure the diameter of individual cells under the microscope.
دانشمندان از یک میکرومتر برای اندازهگیری قطر سلولهای منفرد زیر میکروسکوپ استفاده کردند.
The machinist carefully measured the width of each engine part with a digital micrometer to ensure it met specifications.
ماشینکار با دقت عرض هر قطعه موتور را با یک میکرومتر دیجیتال اندازهگیری کرد تا مطمئن شود که با مشخصات مطابقت دارد.
02
میکرومتر
a unit of length in the metric system equal to one millionth of a meter
مثالها
The conductive nanotubes were only a few micrometers in diameter and needed to be viewed under an electron microscope.
نانولولههای رسانا تنها چند میکرومتر قطر داشتند و نیاز بود زیر میکروسکوپ الکترونی مشاهده شوند.
Bacteria and other microorganisms range in size from 1-10 micrometers, making them too small to be seen with the naked eye.
باکتریها و دیگر میکروارگانیسمها در اندازهای بین 1 تا 10 میکرومتر قرار دارند، که آنها را برای دیدن با چشم غیرمسلح بسیار کوچک میکند.
