جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
asexual
01
غیر جنسی
not having any sexual characteristics or reproductive organs
مثالها
The bacteria reproduced through asexual division, creating identical offspring.
باکتریها از طریق تقسیم غیرجنسی تکثیر شدند و فرزندان یکسانی ایجاد کردند.
The plant propagated asexually, producing new shoots without the need for seeds.
گیاه به صورت غیرجنسی تکثیر شد و بدون نیاز به بذر، شاخههای جدید تولید کرد.
02
فاقد میل جنسی, فاقد تمایلات جنسی
(of a person) having no sexual interests or not experiencing any sexual attraction
مثالها
The asexual person values emotional connections and platonic relationships over romantic or sexual ones.
فرد بیجنسی ارتباطات عاطفی و روابط افلاطونی را بیش از روابط عاشقانه یا جنسی ارزش میدهد.
Sarah 's asexual friend feels fulfilled by deep friendships and meaningful connections with others, rather than romantic or sexual relationships.
دوست بیجنسی سارا از طریق دوستیهای عمیق و ارتباطات معنادار با دیگران احساس رضایت میکند، نه از روابط عاشقانه یا جنسی.
درخت واژگانی
asexuality
asexually
asexual
sexual
sexu
