جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
sich verletzen
[past form: verletzte]
01
صدمه دیدن, آسیب دیدن
مثالها
Ich habe mich beim Sport verletzt.
من در حین ورزش مصدوم شدم.
Sie verletzt sich am Finger.
او انگشتش را آسیب میزند.
02
زخمی کردن, آسیب رساندن
مثالها
Der Hund verletzt den Mann.
سگ مرد را زخمی میکند.
Du hast mich verletzt!
تو مرا آزرده کردی!



























