جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
naschen
[past form: naschte]
01
ناخنک زدن
مثالها
Die Kinder naschten heimlich vom Kuchen.
بچهها مخفیانه از کیک میخوردند.
Die Katze nascht heimlich vom Fisch auf dem Tisch.
گربه به طور پنهانی از ماهی روی میز میخورد.



























