جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Das Mittel
[gender: neuter]
01
ابزار, ماده، وسیله
مثالها
Das Mittel hilft beim Arbeiten.
ابزار در کار کمک میکند.
Wir brauchen gute Mittel für das Projekt.
ما به ابزارهای خوبی برای پروژه نیاز داریم.
02
دارو
مثالها
Das Mittel hilft gegen Kopfweh.
دارو به مقابله با سردرد کمک میکند.
Ich nehme das Mittel dreimal am Tag.
من دارو را سه بار در روز مصرف میکنم.



























