جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
leiden
[past form: litt]
01
رنج بردن, مبتلا بودن
مثالها
Er leidet an starken Kopfschmerzen.
او از سردردهای شدید رنج میبرد.
Viele Menschen leiden unter Stress.
بسیاری از مردم از استرس رنج میبرند.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
رنج بردن, مبتلا بودن