جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
konservativ
01
محافظهکارا, سنت گرا
مثالها
Er hat eine konservative Meinung zu Politik.
او نظر محافظهکارانهای در مورد سیاست دارد.
Konservative Parteien wollen alte Werte bewahren.
احزاب محافظهکار میخواهند ارزشهای قدیمی را حفظ کنند.



























