جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Das Jenseits
[gender: neuter]
01
آخرت, زندگی بعد از مرگ
مثالها
Viele Religionen glauben an ein Leben im Jenseits.
بسیاری از ادیان به زندگی در آخرت باور دارند.
Der Priester sprach über das Jenseits in seiner Predigt.
کشیش در موعظهاش درباره آخرت صحبت کرد.
jenseits
01
آن طرف, آن سو
مثالها
Es gibt ein Dorf jenseits des Flusses.
روستا آن سوی رودخانه قرار دارد.
jenseits vom Rhein
فراتر از مرز، کشور دیگری آغاز میشود.



























