جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
flüssig
01
مایع, روان، سیال
مثالها
Quecksilber bleibt bei Raumtemperatur flüssig.
جیوه در دمای اتاق مایع باقی میماند.
Die flüssige Schokolade wird über die Desserts gegossen.
شکلات مایع روی دسرها ریخته میشود.
02
سلیس, روان
مثالها
Ihre flüssige Aussprache verrät keine Muttersprachlerin.
تلفظ روان او یک گوینده غیربومی را لو نمیدهد.
Sein flüssiges Italienisch mit römischem Akzent täuschte selbst die Einheimischen.
ایتالیایی روان او با لهجه رومی حتی بومیان را فریب داد.



























