جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
direkt
[comparative form: direkter][superlative form: direktesten]
01
مستقیم
مثالها
Wir haben einen direkten Flug nach Paris.
ما یک پرواز مستقیم به پاریس داریم.
Die direkte Straße ist gesperrt.
جاده مستقیم بسته است.
02
صریح, رک
مثالها
Seine direkte Art kann verletzend sein.
شیوه مستقیم او میتواند آزاردهنده باشد.
Ich schätze ihre direkte Antwort.
من از پاسخ مستقیم او قدردانی میکنم.
direkt
01
دقیقا, به طور دقیق
مثالها
Das Café ist direkt gegenüber.
کافه مستقیماً روبرو است.
Ich warte direkt am Eingang.
من مستقیماً در ورودی منتظر میمانم.
02
مستقیما, به طور مستقیم
مثالها
Schreib mir direkt eine Nachricht!
مستقیم برایم پیام بنویس!
Das Wasser kommt direkt aus der Quelle.
آب مستقیماً از چشمه میآید.



























