der
Pronunciation
/deːɐ̯/
01

[حرف تعریف اسامی مذکر مشخص]

example
مثال‌ها
Der Mann ist groß.
مرد بلندقد است.
Der Hund bellt laut.
سگ با صدای بلند پارس می‌کند.
02

[حرف تعریف اسامی مؤنث مشخص در حالت داتیو]

example
مثال‌ها
Ich gebe der Frau das Buch.
من کتاب را به زن می‌دهم.
Das Geschenk gehört der Mutter.
هدیه متعلق به مادر است.
03

[حرف تعریف اسامی مؤنث در حالت ملکی]

example
مثال‌ها
Die Hauptstadt der USA ist Washington.
پایتخت ایالات متحده آمریکا واشنگتن است.
Das Ende der Geschichte war überraschend.
پایان داستان شگفت‌انگیز بود.
01

[ضمیر اشاره], آن (کسی یا چیزی)، او

example
مثال‌ها
Der kommt gleich.
آن به زودی می‌آید.
Der, der immer für mich da ist, ist mein Freund.
آن که همیشه برای من هست، دوست من است.
02

[ضمیر موصولی], که

example
مثال‌ها
Der Schiedsrichter ist der Mann, der das Spiel leitet.
داور مردی است که بازی را هدایت می‌کند.
Das ist der Hund, der immer bellt.
این سگی است که همیشه پارس می‌کند.
LanGeek
دانلود برنامه
langeek application

Download Mobile App

stars

app store